وزنامه شرق با مصطفی هاشمی طبا،نامزد ریاست جمهوری مصاحبه کرد. 
 

 
 روزی که برای ثبت‌نام به وزارت کشور رفتید، فکر می‌کردید که تأیید صلاحیت شوید؟ 
از لحاظ مقایسه‌ای با دیگران، بله اما از نظر اینکه معادلات شورای نگهبان چه باشد کمی مشکوک بودم. حالا هم که تأییدم کرده‌اند و نمی‌دانم چرا این‌کار را کردند! (با خنده). 
  
  مناظره‌ها در انتخابات خیلی دیده می‌شود، هم مناظره سال ٨٨ خیلی دیده شد، هم مناظره‌های سال ٩٢ و این دوره. مردم خیلی دوست دارند از فضای داخل مناظره‌ها هم بدانند. خودم فکر می‌کنم مثلا خوش‌و‌بش آقای روحانی با آقای رئیسی در جلوی دوربین، مصنوعی است. 
بله، همین‌طور است. خود آقای رئیسی می‌گفت ما در اینجا می‌خندیم، اما در مناظره به هم فحش می‌دهیم. بالاخره آن فضای اولیه جوری است که همه رعایت می‌کنند. بعد می‌آیند داخل مناظره و آن حرف‌ها را می‌زنند. 
  شما خودتان پیش‌بینی می‌کردید که فضای مناظره‌ها این‌قدر تند شود؟ 
تا این حد نه. اشتباهی که ما انجام می‌دهیم این است که مشکلات را شخصی می‌کنیم. به نظر من قالیباف خیلی خوب می‌توانست راجع به سیاست‌های اجرائی دولت آقای روحانی حرف بزند و قطعا مؤثرتر هم بود، اما آنها آمدند روحانی را خراب کنند و بعد خواستند خودشان را عزیز کنند. عزیزکردن غیر از این است که آدم بخواهد برای کاری تبلیغ کند. اینکه بگویند ما آدم‌های خوبی هستیم و قول شرف می‌دهیم که سه برابر یارانه می‌دهیم، لوس‌کردن مردم و عزیزکردن خودشان است. آنها یک‌جا نگفتند مثلا مردم شما باید این‌گونه کار کنید، فقط گفتند می‌دهیم و می‌دهیم، خب! از کجا می‌دهند؟ بعد هم به جای اینکه کارهای آقای روحانی را نقد کنند، به شخص او و شخص آقای جهانگیری ‌گیر دادند. از قدیم هم می‌گویند یکی بزن و یکی بخور. هر کسی در زندگی‌اش نقطه ضعفی دارد، آنها هم یک چیزی می‌گویند. این به نظر من اشتباه استراتژیک و سیاه‌نمایی جامعه است. شما اگر در فیلم‌های آقای میرسلیم و فیلم آقای قالیباف، خود این دو نفر را از فیلم در بیاورید، دقیقا مانند فیلم‌هایی می‌شود که ضدانقلاب در خارج تولید می‌کند. آقای قالیباف می‌توانست مترو، برج میلاد و پل‌های تهران را نشان دهد و بعد بگوید مشکلاتی هم هست؛ اما ایشان از اول فیلم دست روی سر دیگران می‌کشید و می‌گفت کفش می‌دهیم. این کارها خیلی سطح پایین است و روی مردم اثر ندارد. خیلی از مردم می‌گویند خب اگر اینها فقیر هستند، خودشان کار نکردند به ما چه ربطی دارد؟ 
 در مناظره اول، آقای جهانگیری خیلی خوب دیده شدند و البته آقای قالیباف هم به ایشان نقدهای تندی کردند. شما که در مناظره حضور داشتید، فضا چگونه بود؟ 
احساس کردم آقای جهانگیری از ته قلبشان حرف می‌زنند. بالاخره ایشان سال‌ها در این مملکت در زمینه‌های مختلف کار کرده‌اند. ایشان برادر دو شهید هستند، نمی‌شود به این صورت یک نفر را به استهزا کشید. البته نمی‌دانستم ایشان می‌تواند این‌قدر خوب حرف بزند و توانست فرمان را در دست بگیرد.
 
  آقای جهانگیری حضور ذهن خوبی داشت.... 
کسی که کارش این باشد، همه‌چیز بلد است. مثلا وقتی که من در سازمان تربیت‌بدنی بودم، هم از نظر علمی و هم از نظر مسائل ورزشی خیلی به کار خود مسلط بودم و الان هم هستم؛ بنابراین نمی‌توانستند سؤالی بپرسند که من ندانم. مثلا اگر می‌پرسیدند ٥٠ سال پیش در المپیک ملبورن چه کسی قهرمان شد، من بلد بودم. این ذهنیت خود آدم است که به‌تدریج تکمیل می‌شود و در اختیار فرد قرار می‌گیرد. آقای جهانگیری معاون‌اول است و با همه در تماس است و حافظه‌اش هم خوب است و آدم باهوشی است.
 
  بعد از مناظره پیش آمد که با بقیه نامزدها حرف بزنید؟ 
نه؛ در آنجا فرصت صحبت بین نامزدها نبود.
 
  پس در زمان استراحت چه می‌کردید؟ 
 همه متفرق می‌شدند و هرکسی به سمتی می‌رفت (با خنده).
 
  شایعه شده بود که در زمان استراحت مناظره اول، آقای قالیباف با تلفن با چند نفر تماس گرفتند و مشاوره می‌گرفتند. 
نمی‌دانم، ولی فایده هم ندارد. 
  چند تا از نامزدها هم مخالف این زمان استراحت بودند. 
من و آقای روحانی مخالف بودیم؛ اما چون همه هم‌رأی نبودند، این زمان استراحت را دادند.
 
  این‌گونه به نظر می‌رسید که آقای قالیباف دنبال این فرصت استراحت بود.
در آنجا این‌گونه نیست که نوشته داشته باشی و از روی آن یک چیزی را به یاد بیاوری. در آنجا فضا طوری است که آدم آن چیزی را که در وجودش هست، می‌تواند بروز دهد؛ برای اینکه اصلا فرصت فکرکردن نیست. اگر یک لحظه مکث کنی، زمان را از دست می‌دهی و اثر منفی می‌گذارد. مثلا آقای حیدری از من سؤالی درباره مالیات پرسید که من آمدم قبل از جواب، یک حاشیه بروم که سؤال را فراموش کردم و این برای من یک افت بود. یک مورد هم در مناظره دوم که آقای قالیباف کنار من نشسته بودند، مجری از او سؤال کرد. قالیباف از من پرسید سؤال چه بود. خب اشکالی هم ندارد؛ اما اگر انسان همان لحظه به‌روز و دقیق نباشد، نمی‌تواند به‌اصطلاح خودش را از آب‌و‌گل در بیاورد.
 
  گفته شد بعد از مناظره اول اطرافیان آقای قالیباف شلوغ کرده‌اند. 
ایشان یک آدمی را با خودشان می‌آورد که ظاهر موجهی هم نداشت. ایشان پشت صحنه داد و بیداد کرده بود که حراست هم برخورد کرده بود. این کارها به نظر من بیهوده است. مثلا گفتند دارایی خود را اعلام کنید، من گفتم این کار را نمی‌کنم؛ برای اینکه این مهمل است و ملاک نیست. اگر یک آدمی دو خانه داشته باشد و دیگری یک خانه، کدام آدم بهتری است؟ مگر می‌شود تشخیص داد؟ بعد هم اگر یک آدمی فقیر باشد و این‌قدر عرضه نداشته که بعد از ٦٠ سال زندگی یک آلونک برای خود درست کند، این سوءظن پیش می‌آید که او آمده رئیس‌جمهور شود برای کیسه‌پرکردن.
 
  شما فهرست دارایی آقای قالیباف را دیدید؟ 
بله. 
  شما این فهرست را باور می‌کنید؟ 
نه، باور نمی‌کنم. من احساس می‌کنم اگر ایشان اینها را داشته باشد، از نظر اقتصادی آدم لایقی نیست. برای اینکه ایشان کلا آدم ولخرجی است. خود من در مدیریت خیلی خسیس هستم و همه هم این را می‌گویند. اگر من در تهران شهردار بودم، خیلی از این ولخرجی‌ها را نمی‌کردم. آقای قالیباف خیلی ولخرج هستند و کسی هم تا درآمد نداشته باشد، نمی‌تواند ولخرجی کند. دستش هم در جیب مردم بوده و پول گرفته و خرج کرده است. من فکر می‌کنم در زندگی شخصی هم این روحیه را باید داشته باشد؛ وگرنه آنرمال است. البته من بعضی‌ها را هم می‌شناسم که پول‌هایشان دست فرد دیگری است و با آن کار می‌کنند.
 
  شما در آنجا مشاور هم داشتید؟ 
یکی از دوستان همراه من می‌آمدند؛ ولی فرصتی برای مشاوره نبود.
 
  بقیه نامزدها چه؟ تنها می‌آمدند؟ 
دیدم که دو، سه نفر با آقای روحانی و آقای جهانگیری آمده بودند؛ ولی آمدن آنها فایده‌ای ندارد، چون فقط فرصت گپ‌زدن هست. حالا فرض کنید با آنها هم مشورت شود، معلوم نیست که سؤالی که پرسیده می‌شود، چیست.
 
  معمولا هم کسی سؤال را جواب نمی‌داد. 
بله، یکی از تاکتیک‌ها این است که سؤال‌ها را جواب نمی‌دهند و حرف خودشان را می‌زنند، ظاهرا غیر از این هم راهی نبود. مثلا من سؤال کردم پول یارانه‌ای که می‌خواهید بدهید از کجا خواهد آمد. سه بار هم پرسیدم ولی هیچ‌کس جواب نداد، آخر هم آقای رئیسی گفتند که مقصود ما این است که به فقرا بیشتر بدهیم. خب این را که ما از اول گفتیم که یارانه را قطع می‌کنیم و به فقرا می‌دهیم. وقتی اطلاعات خوب نباشد، جواب‌ها هم خوب نیست و حرف‌های دیگری زده می‌شود که این هم برای خودش یک تاکتیک است. 
  
  پس امکان دعوا هم بود. 
نه، واقعا امکانش نبود. بالاخره این آدم‌ها آن‌قدر دوره گذرانده‌اند که بتوانند خویشتن‌داری کنند. من ندیدم که خدای نکرده بعد از مناظره نسبت به هم حرفی بزنند. بعد از مناظره هم بلافاصله همه نامزدها با خبرنگاران مصاحبه و خداحافظی می‌کردند و می‌رفتند، دیگر فرصت نشستن نبود. 
  
 فکر می‌کنید آقای روحانی پیروز انتخابات شوند؟ 
امیدوارم. در این چند روز موضوعاتی از خارج کشور دیدم؛ یکی این هوشنگ امیراحمدی که برای انتخابات ریاست‌جمهوری هم کاندیدا شد، این آدم مشکوک است، ایشان یکباره و بعد از دو سال یادش آمده است که راجع به برجام صحبت کند و خیلی هم بد صحبت می‌کرد و به ظریف حمله کرد که چرا گفته ما بمب اتمی نمی‌سازیم. 
ما فتوا داریم در این خصوص که حرام است اما ایشان دارند پوست خربزه زیر پای ما می‌اندازد، بعد هم می‌گویند اگر کشور در این زمینه به مشکل خورد، اشکال ندارد و مهم این است که کرامت داشته باشیم! من مطمئن هستم این آدم با سرویس‌های جاسوسی ارتباط دارد. بعد هم تصویری از ضد انقلاب دیدم که از رنگ بنفش استفاده کرده بودند که بگویند ما با طرفداران روحانی متحد هستیم. اینها دوست دارند کسانی رأی بیاورند که احتمال برخورد با ترامپ را داشته باشند و مملکت را به جنگ بکشانند. ان‌شاءالله که دولت روحانی ادامه داشته باشد. 
 
  بعد از تأیید صلاحیت شما، تکه‌ای از فیلمی در شبکه‌های مجازی پخش شد که در آن بازی کرده‌اید. 
بله، فیلم «جنگ اطهر» به کارگردانی محمدعلی نجفی است که در سال ٥٦ ساخته شده است. من قبل از انقلاب از حسینیه ارشاد شروع کردم و کارهای فرهنگی می‌کردیم. دو فیلم هم بازی کردم که یکی از آنها نمی‌دانم چرا نابود شده است.
 
  اسم آن‌چه بود؟ 
فکر کنم «والفجر» بود که آن را هم آقای نجفی ساخته بودند. در فیلم جنگ اطهر با آقای فرامرز قریبیان هم‌بازی بودم که در سینما و تلویزیون هم نمایش داده شد.
 
  چرا بازیگری را ادامه ندادید؟ 
من بازیگری بلد نیستم و استعدادم در این زمینه خیلی کم است. البته آن موقع در کنار بازیگری کارهای صنعتی هم انجام می‌دادم. بعد از انقلاب هم به صداوسیما آمدم و بعد هم وارد کارهای دیگر شدم.